درس ششم
تحلیل کنید .
1- جامعه شناسی در قرن نوزدهم الگوی خود را از کدام دسته از علوم می گرفت ؟
- در قرن نوزدهم نوعی از حس گرایی که شناخت علمی را به دانش حسی و تجربی محدود میکرد غالب شد با غلبهی اثبات گرایی و رشد علوم تجربی ، دانش اجتماعی نیز الگو و روش خود را از علوم طبیعی گرفت .
2- چرا در قرن نوزدهم میلادی ، دانش اجتماعی پیشینیان غیر علمی دانسته شد ؟
- توجه به طبیعت و علوم طبیعی و افزایش اعتبار و اقتدار دانش های حسی و تجربی از منزلت دانش های عقلی کاست . حس گرایی به عنوان یک جریان معرفتی جدید که منکر ارزش معرفتی دانش های غیر حسی بود . بر اریکه قدرت نشست . فقط روش حسی و تجربی به عنوان روش علمی به رسمیت شناخته شد از این دیدگاه کسانیکه از ابزار معرفتی عقلانی ووحیانی بری شناخت علم استفاده می کنند . از معرفت علمی بهرهای ندارند و به همین دلیل دانش اجتماعی پیشینیان به دلیل استفاده از این ابزار معرفتی غیر علمی خوانده شدند . مثلاً از نظر کنت ، دانش پیشینیان به دلیل استفاده از شناختهای شهودی و حیانی و عقلی که مربوط به پندارهای دوران کودکی و نوجوانی بشر هستند علمی نیستند .
3- چرا جامعه شناسی تفهمی نمی تواند داوری ارزش داشته باشد ؟
- در دیدگاه تفهمی جامعه شناسی علمی به دلیل خصلت تجربی خود نمی تواند داوری ارزش داشته باشد . می تواند ارزش ها را به صورت علمی بررسی کند . ولی نمیتواند دربارهی آرمان ها و ارزش های اجتماعی مختلف قضاوت کند و یا آنکه از جامعهی آرمانی سخن بگوید . چرا در غیر اینصورت جامعه شناسی از حیطهی علمی خود خارج می شود .
مقایسه کنید .
4- با پر کردن جدول زیر شباهت ها و تفاوت های جامعه شناسی پوزیتیویستی ، تفهمی و انتقادی را توضیح دهید .
نوع معیار |
جامعه شناسی پوزیتیویستی |
جامعه شناسی تفهمی |
جامعه شناسی انتقادی |
موضوع |
پدیده های اجتماعی مانند پدیده های طبیعی |
کنش اجتماعی و معانی آن ها |
کنش های انسانی و اجتماعی و معانی آن ها . نقش آگاهی و اراده در آن . |
روش |
حس و تجربه ( نگاه بیرونی ) |
حس و تجربه با فهم نگاه درونی برای دریافت معنی |
حسی و تجربه + دستدلال های غیر حسی و غیر تجربی – معرفت عقلانیت و عرفی اجتماعی |
هدف |
پیش بینی و کنترل پدیده های اجتماعی مانند کنترل طبیعت |
فهم پدیدههای اجتماعی برای پیش بینی و کنترل آن ها |
داوری نسبت به ارزش ها و هنجارها + جهت دادن نظام موجود به سمت نظام مطلوب |
درس هفتم
با هم بیاندیشیم .
1- تفاوت علوم نظری و علوم عملی را بیان کنید .
- علوم نظری به دانشهایی گفته می شود که موضوع آن ها مستقل از اراده و آگاهی انسان هاست ، ولی علوم عملی به دانش هایی گفته می شود که موضوع آن با اراده و آگاهی انسان پدید میآید .
2- متافیزیک ( فلسفه به معنای خاص ) جزء کدام دسته از علوم است ؟
ـ متافیزیک با فلسفه به معنای خاص علمی است که به قوانین عام هستی می پردازد . جزء علوم نظری می باشد .
3- علوم انسانی و اجتماعی جزء علوم نظری یا عملیاند ؟ دلیل آن را بیان کنید .
ـ موضوع علوم انسانی و با اراده و آگاهی انسان پدید می آید از این نظر جزء علوم عملیاند .
تفسیر کنید .
4- تفاوت عقل عملی با عقل نظری چیست و عقل عملی چه تأثیری بر علوم اجتماعی دارد ؟
- عقل نظری به شناخت هستی ها می پردازد ، این عقل به کمک حس و با روش تجربی هستیهای طبیعی را می شناسد و به طور مستقل و با روش تجریدی احکام ریاضی و متافیزیکی را در می یابد . عقل عملی باید ها و نباید ها و احکام ارزش را می شناسد و درباره ارزشهای فردی و اجتماعی انسانها داوری می کند . علوم اجتماعی می تواند با استفاده از عقل عملی درباره روشهای اجتماعی داوری کند از این رو عقل عملی تأثیر مستقیم بر علوم اجتماعی دارد .
هم اندیشی کنید .
5- دو پدیده اعتباری نام ببرید و یک اثر و پیامد غیر اعتباری برای هر کدام ذکر کنید ؟
- کلاس درس : آشنایی و دوستی با هم کلاس ها
- مقررات راهنمایی و رانندگی : کم شدن تصادفات ـ تسهیل در رفت و آمد وسایل نقلیه
6- آیا موجودات طبیعی مانند اشیاء جانوران و گیاهان از پدیده های اعتباری هستند ؟ دلیل بیاورید .
- خیر . زیرا با قرارداد اعتباری عقلی عملی ایجاد نشدهاند و این پدیدها مستقل از خواست و اراده انسان ها وجود دارند و عقل نظری صرفاً به شناخت آنها می پرازد .
فصل دوم
درس هشتم
نمونه بیاورید
1- در مراحل مختلف رشد موجودات زنده بنا به نیاز آنان ، بعضی اعضا و اندام در بدنشان پدید می آید و پس از رفع آن نیاز از بین می رود آیا می توانید بعضی از این اعضا و اندان را نام ببرید .
- نوزاد انسان وجود بند ناف که پس از به دنیا آمدن از بین می رود ( بند ناف وسیله تغذیه نوزاد ) و عامل اتصال میان جفت و مادر .
- سایر موجودات زنده ، نوزاد قورباغه که تا زمانی دارای آبشش و دم است و پس از رسیدن به مراحل رشد دم و آبشش را از دست می دهد و دارای شش می گردد .
تحلیل کنید .
2- شما در جهان اجتماعی خود ، چه نقش هایی بر عهده دارید و از چه مزایایی برخوردارید ؟
ردیف |
نظام اجتماعی |
نقش |
مزایا |
1 |
خانواده |
فرزندی |
تأمین نیازهای اساسی ( مادی و معنوی ) |
2 |
آموزش و پرورش |
دانش آموزی |
استفاده از خدمات آموزشی |
3- به چه دلیل جهان اجتماعی پدیدههای طبیعی و تکوینی نیست ؟
- زیرا با اراده و آگاهی انسان تعریف می شوند و با قرار داد و اعتبار انسان ها بوجود می آیند .
5- شیوه انتقال فرهنگ مربوط به حرفهها در جوامع گذشته و امروز چه تغییراتی کرده است ؟
- شیوه انتقال فرهنگ مربوط به حرفه ها در گذشته حرفهها و مشاغل از شاگردی در کنار استاد دود چراغ خوردن در طی یک فاصلة زمانی طولانی آموخته می شدند .
( مانند نقاشی ، سفالگری ) اما امروز تمامی آنها نیاز به تحصیلات و دورههای آموزشی دارند . می توان یک حرفه را در دو دوره زمانی در قالب جدول زیر مقایسه کرد :
حرفه نقاشی ساختمان ، نقشه کشی ، معماری و ....
امروزه |
گذشته |
تا دوره متوسطه هیچ دوره عملی نمی گذارند و فقط در حد آشنایی نظری است |
از دوره کودکی به نزدیک استاد کار گذاشته می شد تا کمی با شغل آشنا شود . |
برای هر یک از مثال های فوق در هنرستان 4 دورههای خاص وجود دارد . |
هیچگونه تحصیلات رسمی و اکادمیکی انجام نمی شود |
به سوادی تا دوره متوسطه نظری احتیاج دارد |
به سوادی بالایی در سطح نظری نیاز ندارد |
اصطلاحات فنی و تخصصی آن در کتاب های خاصی وجود دارد |
اصطلاحات خاص حرفه در طی شاگردی آموخته می شود . |
استاد حرفه مورد نظر تحصیلات دانشگاهی دارد |
استاد حرفه مورد نظر خود همین مراحل تجربی را طی کرده . |
درس نهم
تمرین کنید
1- جایگاه پدیدههای اجتماعی زیر را بر روی دو پیوستار خرد ـ کلان و ذهنی ـ عینی تعین کنید . شهر ، هدیه دادن برای روز تولد یک دوست ، عدالت اجتماعی
کلان
شهر ، هدیه دادن برای روز
تولد یک دوست عینی ذهنی عدالت اجتماعی
پدیده عینی : پدیدههایی که بعد محسوس قوی تری
دارند خرد هدیه دادن برای روز تولد یک دوست
پدیده ذهنی : پدیدههایی که نامحسوس هستند . پدیده خرد : کنشهای افراد پدیده هایی که اندازه و دامنهی کوچکی دارند .
پاسخ دهید .
2- کدام یک از پدیدههای اجتماعی زیر بر زندگی اجتماعی تأثیر حیاتی و تعیین کننده دارند ؟
خانواده ، نظام تعلیم و تربیت ، لهجههای مختلف زبان ، آداب جشن تولد
- نظام خانواده و سپس تعلیم و و تربیت بر زندگی اجتماعی تأثیر حیاتی و تعیین کننده دارند و با تغییر آنها جهان اجتماعی تغییر بنیادین پیدا می کند و به صورت جهان جدید در می آید و با حذف آنها جهان اجتماعی فرو می ریزد چنین پدیدههایی جزء لایههای عمیق و بنیادین جهان اجتماعی هستند .
- لهجه های مختلف زبان از منطقه به منطقه دیگر یا از قومی به قوم دیگر تفاوت پیدا می کند در یک جهان اجتماعی واحد گاهی لهجه های زبانی متفاوت وجود دارد . آداب جشن تولد نیز به همان صورت می تواند تغییر کند یا قسمت هایی از آن حذف شود . در هر حالت جهان اجتماعی استمرار می یابد . به چنین بخش هایی که امکان تغییر بیشتر داشته و نقش حیاتی و اساسی ندارند لایه های سطحی جهان اجتماعی می گوییم .
نمونه بیاورید .
3- در نظام خانواده برای عقاید ، ارزش ها هنجارها و نمادها یک مثال بیاورید .
عقاید : پایبندی به اصول که با ازدواج نیمی از دین کامل می شود .
ارزش ها : صداقت ، و پاکدامنی
هنجارها : توجه به سخنان والدین و با صدای بلند صحبت نکردن
نمادها : لوازم ضروری و لوکس ، حلقه ازدواج ، سفره انداختن ، جشن عروسی
مجسمه بن خلدون درتونس
ابوزید عبدالرحمن بن محمدبن خلدون تاریخنگار، جامعهشناس، مردمشناس و سیاستمدارمسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخنگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعهشناسی میدانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - مؤسس علمی به نام جامعهشناسی (به فرانسوی: La sociologie) در فرانسه - میزیست. ابنخلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.
وی در ۴۲ سالگی به نگارش کتابی پیرامون تاریخ جهان رو آورد که مقدمهٔ آن بیش از خود کتاب شناخته شدهاست. این کتاب، به دلیل سبک بدیع و نگرش نوینش، توجهات بسیاری را به خود جلب داشت و از دلایل اصلی شهرت وی است. کتاب او با نام «مقدمه ابن خلدون» در ایرانشهرت دارد و توسط محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه شدهاست.
او به عنوان بزرگترین اندیشمند شرق شناخته میشود. در کتاب مقدمهٔ وی از تکرار تاریخ در یک چرخه شش نسلی سخن گفته. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز میشود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند میشود که مردم آن به هنر و موسیقی روی میآورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بینیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست میدهند تا اینکه قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح میکند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار میشود. او برای مثال میگوید که پارسها از عربها شکست خوردند عربها از ترکان غزنوی و سلجوقی و ترکان نیز از مغولها شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تأثیر افکار افلاطون و به خصوص سیاست ارسطو است اما این دانشمند توانسته با اندیشهٔ یونانی و با نگاه ژرف و تجربهٔ طولانی خویش به عنوان سیاستمداری کارکشته تئوریهای نوین جامعهشناسی خود را توسعه دهد.
از ابن خلدون به عنوان بنیانگذار علم تاریخ هم یاد میشود. او در همین کتاب برای نخستین بار شیوههایی علمی برای استخراج حقیقت از منابع دست اول را طراحی کرده.
اگوست کنت
علم جامعهشناسی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی به وجود آمد اگر چه از سنت عقلگرایی موجود که در ابتدا توسط فلاسفه یونان باستان بنا شده بود بهره جستهاست. واژهٔ فرانسوی Sociologie نخستین بار در ۱۸۳۷ توسط اگوست کنت فیلسوف فرانسوی ابداع شد، هر چند او را مؤسسرشتهٔ علمی جامعهشناسی بهحساب نمیآورند.کنت با الهام گرفتن از علم فیزیک و ملاحظهٔ موفقیت آن، هدفش را یافتن قوانین همواره صادق حاکم بر جوامع انسانی توسط یک روشی علمی تعریف کرد. کنت در ابتدا علماش را فیزیک اجتماعی نامید، اما بعدها نام آنرا به جامعهشناسی تغییر داد. او میخواست چیزی مشابه آنچه در فیزیک انجام شده بود را در جوامع انسانی پیادهسازی کند. افراد دیگری نیز در قرن ۱۹ میلادی (همانند کارل مارکس) بودند که خود را جامعهشناس نمیخواندند ولی امروزه به عنوان پایهگذاران این رشته شناخته میشوند. جدا از این افراد، در قرن ۱۹ میلادی روشهای مطالعات آماری نیز تدوین شد که بعدها در تدوین رشته جامعهشناسی مورد استفاده قرار گرفت.
جامعهشناسی برای اولین بار در سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ میلادی به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شده و در دانشگاهها شروع به تدریس شدن کرد. اولین مکتب جامعهشناسی مکتب دورکیم بود. این مکتب که توسط جامعهشناس فرانسوی امیل دورکیم تأسیس شد تأکید زیادی بر وجود واقعیتهای در سطح اجتماع داشت که مستقل از ویژگیهای روانی مختلف تک تک افراد. جهت تلاش برای یافتن این حقیقتها و ارتباط آنها با هم، این گروه از جامعهشناسان شروع به بررسی جوامع انسانی بدوی کردند. در فرانسه و در کشورهای انگلیسی زبان تلاش بر این بود که مدلهایی از ساختارهای اجتماعی به تقلید از آنچه در رشته فیزیک انجام میشود ارائه کنند.
اقتصاددان و مورخ ماکس وبر در تثبیت جامعهشناسی به عنوان یک رشتهٔ دانشگاهی در آلمان در دهههای اول قرن بیستم نقش عمدهای بازی کرد. جامعهشناسان آلمانی بر خلاف جامعهشناسان فرانسوی و انگلیسی زبانان بجای تقلید از روش مدل سازی رایج در علوم فیزیکی بیشتر متاثر از تحلیلهای تاریخی و تحت تأثیر دیدگاههای مارکسیستی قرار داشتند. در بریتانیا رشتهٔ جامعهشناسی تا حدود سالهای ۱۹۶۰ میلادی تنها در یک مؤسسه آموزشی (The London School of Economics) تدریس میشد، و علاقهها بیشتر به یافتن تغییرات تکاملی جامعهٔ بریتانیا و حل مسائل مربوط به ادارهٔ حکومت محدود میشد.
برای مدت طولانی جامعهشناسان به واکاوی تغییرات تاریخی جوامع غربی و تحلیل روابط و وابستگیهای بین مؤسسات اجتماعی مختلف و ملزومات زندگی اجتماعی مانند اقتصاد، حکومت، خانواده و مذهب میپرداختند. به عبارت دیگر، تلاش جامعهشناسان ادغام نظریات و دادههای جمعآوری شده و اکتشافات علوم اجتماعی مختلف بود. امروزه این موضوعات در زیررشتهٔ نظریههای جامعهشناسی مورد بررسی قرار میگیرند. این زیررشته همچنین مفاهیم اصلی زندگی اجتماعی را مورد تحلیل قرار میدهد و بر خلاف تحلیلهای قرن ۱۹ میلادی، تأکید زیادی روی جمعآوری دادههای آماری و تحقیقات میدانی داردنمونههایی از زیر رشتههای جامعهشناسی عبارتند از ازدواج و خانواده، برابری اجتماعی و طبقهبندی اجتماعی، روابط نژادی، رفتارهای منحرف، جوامع شهری، و مؤسسات پیچیده.
نظریههای جامعهشناسی چهارچوبهایی نظری هستند که جامعهشناسان از آنها برای توضیح و تحلیل فعالیتها، فرایندها و ساختارهای اجتماعی استفاده میکنند. نظریههای جامعهشناسی به سه دسته کلی تقسیم میشوند.
دستهٔ اول نظریاتی هستند که با الهام از روش اتخاذ شده در علوم طبیعی، و با هدف یافتن قوانین جامع حاکم بر اجتماع انسانها ایجاد شد. نظریه پردازان در این رشته تلاش دارند که روابط علت و معلولی حاکم بر جوامع انسانی را کشف کنند. قوانین و مدلهای پیشنهاد شده میبایست بگونهای بیان شده باشند که صحت آنها آزمایش پذیر باشد. به عبارت دیگر جمعآوری دادهها این نظریات را تأیید و یا تکذیب بکند. مثال بسیار معروفی از این گونه از نظریات مقاله معروف و تأثیرگذار ماکس وبر دربارهٔ ساختارهای اداری (bureaucracy) میباشد. این مقاله شالودهٔ بسیاری از تحقیقات بعدی در این زمینه را بنا نهاد.شاید این روش به روش پیشنهادی پوزیتیوست های منطقی نزدیک باشد.
دستهٔ دوم بجای بررسی دادههای تجربی فرایندهای اجتماعی، مسائل پایهایتر و درونیتر را مورد بحث قرار میدهند. برخی از این مطالعات به خصوص به بررسی «رفتار» و «نظم» میپردازند و سعی در پاسخ به سؤالاتی مانند آنچه در زیر آمده میکنند: آیا رفتارهای اجتماعی عملگرا و هدفگرا هستند یا اینکه توسط ملاحظات زیبایی شناسی، عاطفی و اخلاقی شکل گرفته و هدایت میشوند؟ آیا الگوهایی که در رفتارهای اجتماعی مشاهده میشود ناشی از کنترلی است که مؤسسات بر اشخاص از طرق اخلاقی و یا اعمال زور دارند، یا اینکه ناشی از مذاکرات عملی است که بین افراد مختلف هنگامی که باید تصمیمی لحظهای در شرایط غیرقابل پیشبینی شده در زندگی روز مره بگیرند، میباشد؟ نظریات در این دسته بر نقش عاطفه در رفتار و نیاز به هماهنگی در ایجاد نظم تأکید دارند.
دستهٔ سوم از نظریات بصورت غیر مستقیم از روشهای هرمنیوتیک سعی در یافتن معانی و قصدهای متونی را میکند که در یک جامعه به شهرت رسیدهاند، و از این طریق و بصورت غیر مستقیم سعی در پاسخ به سؤالات مورد علاقه جامع شناسان میکند.
ا
جورج در ۱۶ سالگی وارد کالج اوبرلین شد واکنش منفی جورج به برنامه درسی بیش از حد کلامی اوبرلین موجب شد که وی ایمان خود را به اخلاقیات مسیحی از دست بدهد.
مید در جایی خاطرنشان کرد که وی: "بیست سال وقت صرف کرد تا آنچه را که در بیست سال نخست زندگی آموخته بود از ذهن بزداید"
در سال ۱۸۸۳ جورج از اوبرلین فارغالتحصیل شد و به تدریس در مدرسهای ابتدایی پرداخت.
مید طی سه سال بعد یعنی تا سال ۱۸۸۶ کارهای گوناگونی از تدریس خصوصی گرفته تا نقشه برداری برای احداث راه آهن در مینهسوتا و کانادا را انجام داد.
هنری کاستل دوست دوران تحصیل مید در کالج اوبرلین که به احتمال زیاد تاثیر بسیاری در بازاندیشی مید و در نهایت بریدن از سنت دینی اش داشته در ۱۸۸۷ برای گرفتن فوق لیسانس فلسفه به دانشگاه هاروارد راه یافت.
و مید را قانع کرد تا او هم فوق لیسانس بگیرد. مید در هاروارد به فلاسفه رمانتیک و ایدئالیسم هگلی علاقهمند شد. مید شاگرد ویلیام جیمز نیز بودو برای او کار میکرد و معلم خصوصی فرزندانش بود. برخورد او با فلسفه جدید باقیمانده اعتقادات مسیحیش را زدود... از آنجا که ماهیت انتزاعی مباحث فلسفی خوشایند مید نبود، تصمیم گرفت رشته تحصیلی اش را به روانشناسی فیزولوژیکی تغییر دهد. در دومین سال تحصیل در هاروارد، موفق به دریافت بورس تحصیلی آلمان شد. کشوری که بسیاری از متخصصان صاحب نام روانشناسی فیزیولوژیکی از انجا برخاسته بودند.. مید نخست به لایپزیک رفت و از محضر ویلهلم وونت بهره گرفت. مفهوم"ادا" که توسط وونت مطرح شده بود (حرکات و اشارات دست و سر) بعدها تاثیر عمیقی بر کار مید برجای گذاشت.
مید را عموماً بنیان گذار نظریه کنش متابل نمادین میدانند اگرچه واضح اصطلاح "کنش متقابل نمادین" هربرت بلومر در ۱۹۳۷ است.
از مهمترین مفاهیم موجود در نظریات مید میتوان به: پراگماتیسم (بسط روش های علمی به حوزه های پژوهش فکری همچون روانشناسی، جامعه شناسی و فلسفه)، مفاهیم ذهن-خود-جامعه، من فاعلی و من مفعولی، و دیگری تعمیم یافته اشاره کرد.
مید را عمدتاً وابسته مکتب شیگاگو میدانند.
منبا ویکی پدیا
باسلام.
عکس های منتخب زورخانه در سایت قرار گرفته است.